به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ حسين شريعتمداري طي يادداشتي با عنوان «نقطه، صفحه قبل!» در روزنامه کيهان نوشت: آقاي وليالله سيف، رئيس کل بانک مرکزي کشورمان بعد از ديدار خصوصي با «جکلو» وزير خزانهداري آمريکا که بدون حضور خبرنگاران و پشت درهاي بسته! صورت گرفته بود، روز گذشته در مصاحبه با تلويزيون بلومبرگ تصريح کرد که «برجام تاکنون تقريباً هيچ دستاورد اقتصادي براي ايران نداشته است» و توضيح داد که امکان دسترسي به 100 ميليارد دلار داراييهاي مسدود شده را نداريم و ممنوعيت همکاريهاي بين بانکي موسوم به «مبادلات چرخهدار- U-TURN» به ايران اجازه استفاده از خدمات دلاري در مبادلات خارجي را نميدهد و بانکهاي اروپايي نيز کماکان نگران نقض قوانين آمريکا و مواجه شدن با جريمههاي سنگين هستند و...
تأکيد صريح آقاي دکتر سيف بر بيفرجام بودن برجام بدون اعتراف ايشان نيز به وضوح قابل درک بود و پايان خسارتآفرين آن بارها همراه با ارائه اسناد و شواهد غيرقابل ترديد از سوي منتقدان دلسوز گوشزد شده بود ولي دولت محترم به جاي بررسي نظرات مستند منتقدان و پيشگيري از فاجعهاي که امروزه خود به آن اعتراف ميکند، منتقدان را با ملامتهاي آميخته به ناسزا، نواخته و باور نداشت که اين بار کج مانند همه بارهاي کج ديگر، هرگز به مقصد نميرسد که نرسيد. اما، جلوي ضرر، از هر کجا که گرفته شود، «سود» است و در اين باره گفتنيهايي هست!
1- اظهارات رئيس کل بانک مرکزي اگرچه بيان يک واقعيت محسوس و ملموس است و از بي نتيجه بودن نزديک به سه سال مذاکره هستهاي دولت محترم و هزينههاي سنگيني که به کشور تحميل شده حکايت ميکند ولي اعتراف ايشان «کامل» نيست و فقط اشاره به بخشي از يک واقعيت تلخ است. ايشان ميفرمايند؛ برجام تاکنون «تقريباً هيچ» دستاورد اقتصادي براي ايران نداشته است که بايد گفت؛
اولاً؛ هيچ دستاورد ديگري در ساير عرصهها نيز نداشته است، و البته طبيعي است که آقاي سيف تنها درباره حوزه مسئوليتي خويش که «اقتصاد» است اظهارنظر کرده است.
ثانياً؛ برجام نه فقط هيچ دستاوردي نداشته است، بلکه خسارتهاي فراوان و در بسياري از موارد، غير قابل جبران نيز به دنبال داشته است که به نمونههايي از آن اشارهاي گذرا - اما مستند- خواهيم داشت.
2- تصور اين که بعد از بينتيجه بودن برجام و سه سال مذاکره فشرده و پرهزينه، اکنون به «نقطه آغاز» بازگشتهايم، تصوري خطا و به دور از واقعيت است. به بيان ديگر، گزاره معروف «نقطه، سر خط» گوياي شرايط کنوني ما نيست، بلکه دهها و شايد صدها گام از نقطه شروع مذاکرات هستهاي در دولت يازدهم، به عقب نيز برداشتهايم و گوياترين گزاره براي توصيف شرايط کنوني، «نقطه، صفحه قبل»! است. چرا که؛ بسياري از امتيازات نقد را سخاوتمندانه! به حريف واگذار کردهايم و اکنون با دستهاي تقريباً خالي به نقطه کنوني رسيدهايم. بيش از 12 هزار سانتريفيوژ را از چرخه غنيسازي خارج کردهايم. تحقيق و توسعه براي غنيسازي را در فردو متوقف کردهايم. قلب رآکتور اراک را بيرون آورده و براي آن که هرگز قابل بازگشت نباشد، با بتن پر کردهايم، 9700 کيلوگرم از دههزار کيلوگرم اورانيوم غني شده، زير 5 درصد را که طي ده سال با تلاش دانشمندان هستهاي کشورمان به دست آورده بوديم از کشور خارج کردهايم و... همه اين امتيازات را قبل از شروع مذاکرات هستهاي دولت يازدهم، در اختيار داشتيم و اينکه گفته ميشود، اگر آمريکا به تعهداتش عمل نکند، ما نيز، امتيازات داده شده را پس ميگيريم، بيشتر به يک شوخي- البته بيمزه- شبيه است. زيرا بسياري از آنچه که از دست دادهايم قابل بازگشت نيست و يا، دست کم آن که به آساني قابل بازگشت نيست و بازگشت آن با هزينههاي سنگين و صرف وقت چندين ساله همراه است که به هر حال بازگشت تنها راه است.
3- دولت محترم طي سه سال گذشته تقريبا همه تلاش خود را به مذاکرات هستهاي اختصاص داده بود تا آنجا که گفته ميشد، دولت در وزارت خارجه، خلاصه شده است و تنها دستور کار وزارت خارجه نيز مذاکرات هستهاي است و هرگاه به کمتوجهي دولت نسبت به ساير مشکلات و مسائل موجود و مخصوصا مشکلات اقتصادي و معيشتي انتقاد و اشارهاي ميشد، آقاي دکتر روحاني حل همه مشکلات، حتي آب خوردن مردم را هم به نتيجه مذاکرات هستهاي موکول ميکرد و نتيجه آن که رکود سنگين، سختي معيشت، گراني و تورم سرسامآور، افزايش 3 برابري نقدينگي از 460 هزار ميليارد تومان - آغاز به کار دولت محترم - به هزار و يکصدهزار ميليارد تومان، توقف توليد و... به مردم تحميل شد. اين خسارتهاي سنگين را هم بايد به ساير پيآمدهاي خسارتآفرين برجام افزود.
4- دولت يازدهم در سياست خارجي هم نه فقط موفقيت قابل اعتنايي نداشته است بلکه به عزت و اقتدار جمهوري اسلامي ايران و اعتبار مردم اين مرز و بوم در عرصه بينالمللي نيز آسيبهاي جدي وارد کرده است که خود حديث مفصلي است و شرح آن را به فرصت ديگري موکول ميکنيم و در اين وجيزه فقط به بيانيه اخير اجلاس سران کشورهاي اسلامي در اسلامبول اشاره ميکنيم. در اين اجلاس، بسياري از سران کشورهاي اسلامي که از مواضع دولت آقاي روحاني و سياست خارجي آن، پيام «وادادگي» دريافت کردهاند، با اين توهم که ايران اسلامي از جايگاه انقلابي خود فرود آمده است، جرأت پيدا کرده و به خود اجازه ميدهند در مقابل دريافت رشوه از آلسعود فکسني و نوکرصفت محکوميت جمهوري اسلامي ايران و حزبالله لبنان را در بيانيه پاياني اجلاس بگنجانند و جناب روحاني به جاي ترک اجلاس، فقط از حضور در جلسه اختتاميه خودداري ميکند ...
5- و اما، سخن اصلي در اين نوشته، پيشگيري از ادامه خسارتهاي فراواني است که بعد از 3 سال مذاکرات پرهزينه هستهاي و با رسيدن به نقطه کنوني متحمل شدهايم، چگونه؟! اولين گام در اين راه، پذيرش اين واقعيت غيرقابل انکار است که آمريکا به هيچيک - تاکيد ميشود هيچيک- از تعهدات خود پايبند نبوده است و در مقابل امتيازات نقدي که دريافت کرده است فقط چند وعده نسيه داده است که اين وعدههاي نسيه را هم امروزه يکي بعد از ديگري پس ميگيرد. آيا کسي که از اندک واقعبيني برخوردار باشد، ميتواند اين واقعيت تلخ را انکار کند؟ پاسخ بدون کمترين ترديدي منفي است. ولي متاسفانه ديده ميشود، برخي از همراهان ناهمراه دولت محترم که به هر علت - از جمله پيوندهاي نه چندان ناشناخته - حاضر نيستند دست از همراهي آمريکا و يا به بيان دقيقتر دست از کاسهليسي آمريکا بردارند، از هماکنون تلاش گستردهاي را براي تغيير صورت مسئله آغاز کردهاند. از جمله آن که، بلافاصله بعد از اظهارات صريح آقاي سيف که «برجام تقريبا هيچ دستاورد اقتصادي براي ايران نداشته است»، از يکسو، اظهارات ايشان را سانسور کرده و از سوي ديگر حجم انبوهي از به اصطلاح تحليل و تفسيرهاي من درآوردي را روانه رسانهها کردهاند که مگر قرار بود، برجام مشکلات اقتصادي را حل کند؟!
اين شارلاتانيزم رسانهاي در حالي است که؛
الف: همين جماعت در اولين روز بعد از اجرايي شدن برجام، تيترهاي اول رسانههاي زنجيرهاي و تحت اجاره خود را به آغاز رونق اقتصادي و خروج از تحريم اختصاص داده بودند. و به عنوان نمونه - فقط نمونه - روزنامه ايران با تيتر درشت در صفحه اول خود از «فروپاشي تحريم» خبر داد! روزنامه ابتکار تيتر زد که «تحريمهارفت»! روزنامه اعتماد از «صبح بدون تحريم»! خبر داد، روزنامه قانون با تيتر درشت نوشت «خلاص شديم»! روزنامه شرق در تيتر تمام صفحه خود آورد «اينک بدون تحريم»! وقايعاتفاقيه تيتر زد «يک روز خوب براي دنيا»! و...
ب: آقاي رئيسجمهور؛ از برجام با عنوان «آفتاب تابان» ياد کرد و پيروزي دولت در رفع تحريمها را «دستاورد بزرگ» ناميد! و تاکيد کرد که برجام، سرمايه ميآورد، مشکلات را حل ميکند! اشتغال ميآفريند! عزت و احترام ملت ايران را در پي دارد! برجام آغاز حرکت شتابان اقتصادي کشور است! موفقيت 23 تير، نتيجه دعاي سحرخيزان ماه رمضان بود! مردم آثار مثبت و موفقيتآميز برجام را قدم به قدم لمس ميکنند! برجام يک آفتاب تابان است، وقتي که فردي چشمش را ببندد ميگويد که شب است و او بايد چشمش را باز کند و ببيند که برجام آفتاب است! و...
ج: حالا بايد از رئيسجمهور محترم پرسيد آيا شارلاتانهايي که امروزه ادعا ميکنند «مگر قرار بود برجام گشايش اقتصادي بياورد که اگر نياورده باشد، ناکام و نافرجام تلقي شود»؟! در پي فريب دولت محترم و ادامه راه خسارتآفريني که تاکنون دنبال شده است، نبوده و نيستند؟! و آيا اولين گام موثر و ضروري رئيسجمهور محترم آن نيست که اين دروغپردازان کاسهليس را از اطراف خود براند و سپس با نگاهي واقعبين براي پيشگيري از ادامه خسارتهاي فاجعهبار، چارهانديشي کند؟
6- و اما، مگر نه اين که قرار بود اگر هر يک از طرفين توافق هستهاي تعهدات خود را زير پا بگذارند، طرف مقابل نيز اقدامات انجام شده را بازپس گيرد و از ادامه همکاري خودداري ورزد؟ اگر اينگونه بوده است - که هست - و اساسا هر پيمان و توافقنامهاي تنها با پايبندي طرفين توافق قابل ادامه است، اکنون نوبت جمهوري اسلامي ايران است که اولا؛ ادامه همکاري در اجراي تعهداتي که برعهده گرفته بود را متوقف کند و ثانيا؛ اقدامات انجام شده را که قرار بود بازگشتپذير باشند، به حالت اوليه بازگرداند!
دولت محترم، متاسفانه و عليرغم توصيهها و هشدارهاي دلسوزان، بيآن که تضمين محکم و غيرقابل تغييري از حريف بگيرد، بسياري از تعهدات خود را به صورت کاملا يکجانبه و به گونهاي که قابل بازگشت نيست، عملياتي کرده است، که اين اقدامات شتابزده و برخاسته از اعتماد بيعلت به حريف اگرچه خسارات فراواني در پي داشته است ولي ميتواند - و بايد - با ازسرگيري فعاليتهاي متوقف شده جبران شود.
و از سوي ديگر، انتظار آن است دولت محترم ضمن از سرگيري فعاليتهاي متوقف شده، رسما اعلام کند که از انجام تعهدات بعدي نظير اجازه بازرسي از تاسيسات هستهاي، خودداري کرده و به غنيسازي نامحدود که NPT آن را حق کشورهاي عضو دانسته است ادامه خواهد داد و...
و بالاخره دولت محترم بايد مطمئن باشد که درصورت انجام اين اقدامات انقلابي، آمريکا هيچ غلطي نميتواند بکند، و به قول هفتهنامه آمريکايي «ويکلي استاندارد» تمام رؤسايجمهور آمريکا از کارتر تا اوباما در يک نقطه با امام خميني(ره) اشتراک نظر دارند و آن، اين که آمريکا هيچ غلطي نميتواند بکند.